گاسپار نوئه فیلمساز آرژانتینی الاصل و با تابعیت فرانسوی و کارگردان فیلمهایی چون من تنها ایستادم،کرن، بچه باز و بازگشت ناپذیر است. او فرزند نقاش نامدار آرژانتینی « لوئیز فیلیپه نوئه » است. او که از چهره های سینمای نوین و مستقل فرانسه است در فیلمهایش مضامینی بی پروا را دستمایه قرار داده است.او از کارگردان های مهم سینمای شدت نوی فرانسه است.او درباره ی فیلم کوتاه می گوید: « فیلم کوتاه ، مثل یک دوست دختر نوجوان است که می گوید هرکاری عشقت کشید با من بکن!» .او بازگشت ناپذیر را در سال ۲۰۰۲ جلوی دوربین برد و در همان سال در جشنواره کن به نمایش در آورد. فیلمی غیر متعارف از سینمای فرانسه که هجویهای است بر خشونت و عریانگری.
در این پرونده بر آن بودیم که گره بازنشدنی فیلم را با کمک نقد و مصاحبه ای از خود او باز کنیم.
“بازگشت ناپذیر” چطور به انجام رسید؟
به |وینسنت کاسل| گفتم که میخواهم یک فیلم مثل “در قلمره احساسات” بسازم. مونیکا در سال ۲۰۰۱ مشغول بازی در فیلم ماتریکس بود و ما هم وقت کمی داشتیم. بخاطر شهرت این دو نفر ما پول را برای ساختن فیلم دریافت کردیم. یک شرط هم برای ما گذاشته بودند که میبایست فیلم را تا پایان آگوست تمام میکردیم. بودجه خوبی بود اما فقط شش هفتهوقت برای فیلمبرداری داشتم.
چرا شیوه روایت معکوس را برای فیلم انتخاب کردید؟
دو فیلم قبلی من در روایتشان خطی هستند و به نوعی بیزار شده بودم از این شیوه.فیلمهای بسیار کمی هستند که شیوه روایت غیر خطی را دارا هستند و این دسته فیلمها بیشتر برای من جذاب هستند. در روز اول فیلمبرداری،
صحنه عشقبازی را انجام دادیم که در آخر فیلم قرار دارد. بطور عجیبی، مونیکا و وینسنت بیشتر نگران این صحنه بودند تا صحنه تجاوز.
فیلم را بخاطر خشونت بیش از حد بسیار مورد حمله قرار دادهاند. واکنش شما نسبت به این مقوله چیست؟
خشونت در زندگی جریان دارد و قسمتی از زندگی بشر است. من با منتقدان فرانسوی مشکل پیدا کردم چون آنها دوست ندارند که فرانسه را به این شیوه تصویر شده، ببینند. بطور جالب توجهی، بسیاری کسانی که در این جامعه آسیب دیدهاند، مرد بوده اند و نه زن.
آیا از فیلم دیگری الهام گرفته بودید؟در فیلم ارجاعات بسیاری وجود دارد.
“پرتقال کوکی” ” من کوبا هستم” و تجاوزِ فیلم “رستگاری”. فیلم “سگهای پوشالی” خیلی من را تحت تاثیر قرار داد.
نمیدانم به چه خاطر فیلم برای چندین سال منع پخش شد. این کار به این میماند که دولت بریتانیا به مردماش اهانت کند.
پس به این خاطر بود که چنین فیلمی را ساختی؟
ساختن فیلم مثل رفتن به یک مهمانی است، هیچ وقت نمیدانستم که چه پیش میآید. در پشت صحنه فیلم اوقات بسیار خوبی را داشتیم. تنها صحنه سخت فیلم برای فیلمبرداری، صحنه مهمانی بود که بیست بار آن را برداشت کردیم.
ترجمه ی فرید عباسی
دیدگاه خود را بنویسید