سهراب شهیدثالث در واقع پدر بحق سینمای مدرن ایرانه. اگر «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» رو از تاریخ سینمای ایران در بیارین من مطمئنم که یک پایهش سقوط می کنه. ما خیلی چیزا از او یاد گرفتیم. ما از اون یاد گرفتیم که تونستیم به نسل بعدی بدیم. ما از سهراب یاد گرفتیم که تونستیم سینمای مدرن اون روز ایران رو به وجود بیاریم. یعنی نه فقط من بلکه خیلیهای دیگه. من هم به بخش خیلی خیلی کوچیکی از اون جریان بودم و شانس این رو داشتم که سهراب رو از نزدیک بشناسم. سهراب به سفارش محمدرضا اصلانی و احمدرضا احمدی فیلم «سازدهنی» رو برای من مونتاژ کرد و این آغاز دوستی ما بود که سالها، چه در ایران و چه در خارج، ادامه داشت.
وقتی «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» ساخته شدن یه چیزی بودن مثل فرستادن شاتل به ماه. انقدر مدرن، انقدر تازه، انقدر غیرممکن و انقدر متفاوت بودن که با هیچ چیزی که در اون زمان داشت ساخته میشد و یا قبلش ساخته شدهبود نمیخوندن و قابل مقایسه نبودن. البته که اون موقع یکسری از کارگردانها داشتن کارهای خوبی میکردن، اما صداشون به هیچ جا نمیرسید یا اگه میرسید کم میرسید. سینما بیشتر یک مدیوم غربیه و ایران بیشتر متکی به مدیوم شعر و یک نوع طنز مینیمالیستی گفتاری بوده، اما سهراب کسی بود که تونست این دو تا رو به خوبی با هم ترکیب کنه و اون حس ایرانی رو وارد یک مدیوم غربی بکنه. کسی که اومد راه رو نشون داد و نشون داد که چطور میشه از ذات این مملکت و با احترام به فرهنگش، با استفاده از مدیوم سینما حرف زد. او به ما نشون داد که چه جوری میشه راجع به یک خانواده، یک بچه در یک دنیایی که هیچوقت فهمیده نمیشه، اونم تو یه شهر کوچیک و نه در تهران حرف زد. اصلا خارق العاده بود. تمام استیل فیلمسازیش پر از منش بود. انقدر به اون چه که میکرد اطمینان داشت که فیلمهاش رو توی زمان خیلی کوتاهی میساخت. «یک اتفاق ساده» در دو هفته و فیلم بعدیش «طبیعت بیجان» رو در هشت روز ساخت و هیچوقت بیشتر از دو برداشت هم نمیگرفت. مثلا برای «طبیعت بیجان» با سی حلقه نگاتیو رفته بود و چهار تاشو به تهیه کننده برگردونده بود. تهیه کننده خیلی خوبی هم داشت، پرویز صیاد، که خیلی کمکش کرد تا اون فیلم رو بسازه فیلمسازی سهراب یک حرکتی بود، یک جهانی بود، یک اندیشهای بود، یک بینشی بود در مورد اینکه چطور میشه یک موضوع رو به فیلم تبدیل کرد. در کاربرد صدا، ریتم، رنگ، در کاربرد دیالوگ و فاصله اونها از هم، در کاربرد بداهه پردازی، در کاربرد قاب بندی و کمپوزیسیون، در انتقال یک حس، در ارتباط آدمها با همدیگه، در بودن آدمها کنار همدیگه، در ورود به یک صحنه و رفتن به یک صحنه دیگه و و و... خیلی چیزهای دیگه.
جهان بینی شاعرانه اما بسیار بُرنده فیلمهای سهراب بود که یک نفس تازه رو وارد سینمای ما کرد و در واقع از اونجا و با کارهای سهراب بود که موج سینمای مدرن ایران با پایههای قصهای کمرنگ و همه اون نشانههای دیگهای که ازش میشناسیم در اوایل دهه پنجاه شروع شد. «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» یک نوع طنز سیاه و خیلی پیچیدهای دارن که ما تا اون موقع ندیده بودیم. اینها چیزهایی بودن که آدم نمونهشون رو فقط در جاهایی مثل داستانهای کوتاه چخوف یا غزلیات خیام خودمون میتونست پیدا کنه و با اینکه در ایران هم به صورت پراکنده کارهایی اینور و اونور انجام میشد اما این سهراب بود که با «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» به این جریانها شکل و معنی داد.
ریتم این فیلمها توی حرکت در نماها و حرکت شخصیتها و همچنین استفادهش از صدای محیط در حد یک شخصیت در قصه فوق العادهس. سهراب به ما یاد داد چه جوری از نابازیگران استفاده کنیم. اینا همه خیلی خیلی مهم هستن. اصلا این سبک فیلمسازی، فیلم ساختن راجع به یه آدم معمولی و پرداختن بهش به عنوان یک شخصیت دراماتیک رو ما از سهراب شهیدثالث داریم.
من میخوام نسل جدید امروز، سینمای امروز، آدمایی که امروز دارن کار میکنن و میخوان فیلم بسازن و بچه های جوانی که تازه وارد این رشته شدن یا دارن میشن که قدمشون روی چشم، این چیزا رو بدونن و یادشون نره که سهراب شهیدثالث چه تاثیر عمیقی بر سینمایمدرن ایران گذاشت و چه راهی رو برای ما باز کرد.شاید خیلی ها بخوان این اهمیت و این کاری رو که سهراب برای سینمای ایران کرد به روشون نیارن ولی فکر میکنم تاریخ تا به امروز نشون داده و فردا و تا ابد هم نشون خواهد داد که تاثیر سهراب شهیدثالث در سینمای ایران چی بوده. چقدر بعدها فیلمسازها تقلید کردن از راه سهراب بدون اینکه حتا اسمشو بیارن. چقدر بودن کسانی که راه اون رو رفتن اما هرگز حرفی از سهراب به میون نیاوردن. من خیلی از این بابت متاسفم. همونطور که گفتم سهراب شهیدثالث بحق و بدون هیچگونه شکی، پدر واقعی سینمای مدرن ایرانه.
نسل امروز و کسانی که شانس دارن و امروز میخوان حرفشونو با استفاده از این مدیوم بزنن باید یادشون باشه که چه کسانی، چه قدمهایی رو برداشتن. توی اون آدمها، سهراب شهیدثالث یکی از مهمترین هاشون بوده و خواهد بود. یادتون نره! همونطوری که او به ما منتقل کرد و ما به شما، شما هم باید به نسل بعدی منتقل کنین.
کات، امیر نادری
نیویورک، آوریل ۲۰۱۶ |
منبع: مجله سینما و ادبیات
دیدگاه خود را بنویسید