فرم و تکنیک در سینمای یاسوجیرو ازو کارگردان مولف ژاپنی


زاویه دید تاتامی

 این زاویه‌ی دید در واقع امضای ازوست و آن عبارت‌ست از ارتفاع دوربین که اغلب(ولی نه همیشه) در فاصله‌ی کمتر از یک متر از سطح زمین قرار می‌گیرد. آن را زاویه‌ی دید یک نفر که به سبک ژاپنی بر روی تاتامی(تشک‌چه‌ی سنتی ژاپنی) نشسته و در مراسم چای و یا مدیتیشن شرکت کرده است دانسته‌اند.


محدودیت‌های حرکت دوربین

 ازو رفته رفته در فیلم‌های خود حرکات دوربین را به صفر تقلیل داد. حرکات دوربین به ندرت در فیلم‌های ازو دیده می‌شود و از جلوه‌ها (افکت) تصویری هم خبری نیست. البته این مساله مطلق نیست نمای درشت و حتی تراولینگ هم در برخی از فیلم‌ها به چشم می‌خورد. ولی به طور کلی اگر این حرکات هم وجود داشته باشند در خدمت حفظ کمپوزیسیون صحنه هستند.


گذار از صحنه‌ها و سکانس‌ها (قطعه‌های ختامی)

 ازو به جای استفاده از فید، دیزالو و سایر تکنیک‌های نقطه‌گذاری از نماهای چندگانه استفاده می‌کند که در پایان یک صحنه یا سکانس و شروع صحنه یا سکانس بعدی روی پرده می آید. این نماها که معمولن ترکیبی از «کات اِوِی یا برون بروش» و نمای اینسرت هستند ترکیب‌های متنوعی دارند. به دلیل ترکیب‌بندی‌ها و قطع دقیق ازو با شناختن مناظر زیبا و ترکیب‌های گرافیکی دقیق و با رعایت هوش‌مندانه‌ی فاصله این گذار را به زیبایی انجام می‌دهد.


قاب‌بندی مرکز‌ گرا و مرکز ‌گریز

 در قاب‌بندی مرکز‌ گرا تصویر هم‌چنان ترکیب‌بندی می‌شود که چشم تماشاگر را به مرکز قاب هدایت می‌کند و به همین خاطر چشم مخاطب واقعیت بیرون قاب را نادیده می‌گیرد. ولی در قاب‌بندی بدون مرکز، واقعیت بیرون از قاب دائمن توجه ما را جلب می‌کند. در واقع می‌توان گفت، قاب‌بندی بدون مرکز می‌کوشد این توهم را بزداید. در روش قاب‌بندی مرکز‌ گریز که ازو نیز به شدت در فیلم‌هایش از آن سود برده است فضاهای بیشتری بالقوه در اختیار تماشاگر است که خارج از قاب یا بیرون پرده قرار دارند و وظیفه‌ی قاب نشان دادن بخشی از واقعیت تصویری یا مکانی است.


فضای ۳۶۰ درجه و شکستن خط فرضی

 یکی از قوانین دیکته شده در سینما این است که دوربین همواره در یک سوی سوژه و حرکت آن قرار بگیرد و خط فرضی درنظرگرفته می‌شود که دوربین نباید از آن عبور کند بلکه با چرخش حداکثر ۱۸۰ درجه از چپ به راست و یا راست به چپ سوژه را تعقیب کند. این موضوع علاوه بر این‌که به تماشاگر حس جهت‌یابی در پرده را می‌رساند باعث پیدایش احساس همگن از آن در ذهن می‌شود. ولی دوربین ازو در برخی موارد این قاعده را زیرپا می‌گذارد و دایره‌وار به دور سوژه می‌چرخد و در واقع از یک فضای ۳۶۰ درجه استفاده می‌کند.


صدای بیرون از قاب

 این تکنیک که در برخی از فیلم‌های ازو به کار رفته مربوط به استفاده از صدای اضافی در پس زمینه است. به عنوان مثال در فیلم «داستان توکیو» در صحنه‌ای که دختر خانواده نگاهی زودگذر به ساعت مچی زن برادر خود می‌اندازد و این همان ساعتی است مادر به زن داده است، صدای آواز گروهی کودکان ما را به سکانس بعدی می‌برد.


هنرپیشه و انطباق گرافیکی در نمای متقابل

 بیشتر کارگردان ها به منظور جلوگیری از شکستن خط فرضی از گرفتن نمای متقابل در هنگام نمایش صحبت دو نفره دوری می‌کنند. به این معنا که به جای تعویض جای دوربین در فضای ۱۸۰ درجه(نمای مقابل) زوایای کمتر مثلن ۱۲۰ یا ۱۶۰ درجه را انتخاب می‌کنند. این نماها که به نمای از روی شانه یا اورشولدر معروف اند موجب می‌شوند دوربین همواره در یک طرف خط فرصی بماند. ازو در تکنیکی که به کار می‌برد علاوه بر انتخاب زاویه ۱۸۰ درجه (و حتی بیشتر) و استفاده از فضای ۳۶۰ درجه با به وجود آوردن انطباق گرافیکی طوری هنرپیشه را قرار می‌دهدکه گویی تماشاچی (دوربین) درست بین دو نفر نشسته است. در اثر این تمهید اولن به نظر می‌رسد که دو نفر مذاکره ‌کننده عینن در یک جا نشسته‌اند. بدن‌های آن‌ها در دو  نمای متوالی کاملن در جای مشخص از قاب قرار دارد و اگر دو نما را روی هم بیاندازیم هنرپیشه‌ها و اشیاء موجود در صحنه عینن روی هم قرار می‌گیرند. ازو هم چنین هنرپیشه را طوری می‌نشاند که گویی دارد مستقیم به دوربین(تماشاگر) و به این ترتیب احساس می‌کنیم هر دو طرف مذاکره‌کننده در حال حرف زدن با ما هستند. از طرف دیگر به دلیل نشاندن هنرپیشه و در حقیقت چیدن او در صحنه، هنرپیشه‌ها از هرگونه جنب و جوش و بیان احساسات در هنگام گفتن متن خود منع می‌شوند.