▪️سوزان سانتاگ
ــ بدون شک «زندگی» دربارهی روسپیگری نیست... گدار در «گذران زندگی» هیچ توضیح معمول و قابل فهمی از این مسئله نمیدهد که چه چیزی شخصیت اصلی فیلم، نانا، را به روسپیگری کشانده است. آیا به خاطر این است که نمیتواند از شوهر سابق یا یکی از همکارانش در مغازهی فروش صفحه که در آن کار میکند 2000 فرانک برای اجارهی عقب افتادهاش بگیرد و پشت در آپارتمانش میماند؟ بعید است چنین باشد. حداقل فقط به این علت نیست. اما به هر حال چیزی بیش از این نمیدانیم. کل چیزی که گدار به ما نشان میدهد آن است که او روسپی شده است. یا مثلا گدار به ما نشان نمیدهد که چرا دلال محبت نانا در پایان فیلم او را میفروشد، یا بین آنها چه اتفاقی میافتد، یا چه چیزی در پس هفت تیر کشی خیابانی که نانا در جریان آن کشته میشود وجود دارد. او فقط به ما نشان میدهد نانا فروخته میشود، و نانا میمیرد. او تحلیل نمیکند. ثابت میکند… فیلمهای گدار مشخصا به جانب گواهی دادن گرایش دارند تا تحلیل. این فیلم حتمیت یک رخداد را فاش میکند.

دیدگاه خود را بنویسید