«آپارتمان» داستان کارمند شرکت بیمه ای معروف است که برای پیشرفت سریع در کارش، آپارتمان خود را به مدیران متاهل شرکت برای خوشگذرانی با معشوقه هایشان می دهد. در حالی که خود مجبور است شب های سرد زمستانی را در کافه ها و خیابان ها سپری کند. او بزودی با دادن کلید خانه خود به مدیر عامل ترفیع می گیرد ولی از این قضیه مطلع نیست که معشوقه مدیر عامل همان دختر آرزوهای اوست.


آپارتمان فیلمی است از بیلی وایلدر، کارگردان صاحب سبک اتریش تبار آمریکایی که در سال 1960 به روی پرده رفت. بیلی وایلدر صاحب آثاری بزرگ مانند «بعضیا داغشو دوست دارن»، «بازداشتگاه شماره 17»، «آخر هفته از دست رفته» و شاهکارهایی چون «بلوار سانست» و «غرامت مضاعف» است.


«آپارتمان» بارزترین نمونه فیلمسازی آگاهانه از سیستم فرمال روایی کلاسیک آمریکا و پرافتخارترین فیلم کارگردانی است که در تمامی فیلم‌هایش سعی داشت به همگان بفهماند که الگوی سه‌پرده‌ای فیلمنامه، کاملترین ساختار تشکیل‌دهنده متون فیلم‌هاست.

بیلی وایلدر در «آپارتمان» ثابت می‌کند که آنچه باعث ماندگار شدن یک اثر در تاریخ سینما می‌شود، نه تکنیک‌های پیچیده ساختاری و نه ایجاد تفاوت و تنوع به قیمت از دست رفتن اصول اولیه سینماست بلکه آنچه یک اثر را شاخص و مؤثر می‌سازد، ایمانی است که سازنده‌اش آن را همچون یک روح در لحظه ‌لحظه‌های کالبد فرم فیلم جاری می‌سازد.

شروع طوفانی و پرسرعت «آپارتمان» از همان ابتدا به ما می‌فهماند که با فیلمی سرراست و پرداستان روبه‌رو هستیم که طرح نو و جذابش دلیلی بر از دست رفتن پرداخت دقیق و پرجزئیاتش نمی‌شود. ما از همان دقایق ابتدایی از طریق نریشن با شخصیت سی سی باکستر یا به اصطلاح باد (با بازی شگفت‌انگیز جک لمون)، محل کار و زندگی، موقعیت اجتماعی و نیاز اولیه او که ترفیع درجه در شرکت بیمه ماندگار شعبه نیویورک است، آشنا می‌شویم. این در حالی است که کمتر از 5 دقیقه بعد، از موقعیت اولیه نامتعارف شخصیت اصلی فیلمنامه، یعنی اجاره شدن آپارتمانِ باد توسط همکارانش، از طریق یک دیالوگ ساده مطلع می‌شویم: “آپارتمان من، آپارتمان خوبیه، فقط مشکلش اینه که هر وقت بخوام نمی‌تونم برم توش”؛ و البته باز هم خیلی طول نمی‌کشد تا رابطه باد با صاحبخانه‌اش و تمامی اعضای شرکت (که مایل به اجاره آپارتمان او هستند) و همچنین عشق پنهانی او به آسانسورچی زیبای شرکت یعنی خانم کیوبلیک (با بازی شرلی مک لین) آشنا شویم. به همین علت است که سرعت را بعنوان یکی از فاکتورهای شاخص فیلم معرفی می‌کنیم و «آپارتمان» را از این منظر بعنوان یکی از سریع‌ترین کمدی‌های تاریخ سینما به حساب می‌آوریم. حرکت از پرده اول فیلمنامه به پرده دوم آن نیز با سرعت غافلگیرکننده‌ای در جایی که رئیس باد (با بازی فرد مک مورای) به او پیشنهاد ترفیع رتبه در ازای اجاره آپارتمان را می‌دهد، اتفاق می‌افتد و درست دقایقی بعد با گره اصلی داستان یعنی رابطه پنهانی رئیس باد با خانم کیوبلیک مواجه می‌شویم. از اینجا به بعد فیلمنامه‌نویسان اثر (آی.ای.ال. دیاموند و بیلی وایلدر) بطور آگاهانه، باکستر را در تمایز بین خواسته بیرونی (ترفیع رتبه در شرکت) و خواسته درونی‌اش (عشقش به کیوبلیک) قرار می‌دهند؛ و این دقیقاً کنش اصلی فیلمنامه است. پس از این نیز فیلمنامه اجازه لحظه‌ای خسته شدن به تماشاگر را نمی‌دهد و اتفاقات پیاپی و در عین حال منطقی، نه تنها داستان را از خطر یکنواخت شدن نجات می‌دهند بلکه با جلوتر رفتن فیلم تمایز خواسته‌های باد و درگیری ذهنی وی را شدیدتر کرده و او را مجبور به انتخابی صریح بین دختر مورد علاقه‌اش و شغل و ترفیع رتبه‌ای که مدت‌هاست برایش زحمت کشیده، می‌کند؛ و اینجاست که پرداخت وایلدر چه بعنوان نویسنده و چه بعنوان کارگردان فیلم، تا انتهای پرده دوم و پایان دادن به چنین قصه قدرتمند و جذابی در پرده سوم آنقدر با وسواس، دقیق و قدرتمند است که ما براحتی باور می‌کنیم که باد، عشق کیوبلیک را به تمامی اهدافی که در چند ساله اخیر عمرش داشته، ترجیح می‌دهد.

«آپارتمان» بار دیگر صحت نظریه مستحکم وایلدر در یکی از معروف‌ترین سخنانش که می‌گفت: « با تمام شدن فیلمنامه هشتاد درصد فیلم به پایان می‌رسد.» را به اثبات می‌رساند. اهمیت و سختگیری وی بر عنصر مسلط فیلمنامه در تمامی آثارش، مهمترین درسی است که این فیلمساز بزرگ تاریخ سینما به نسل‌های آینده سینماگران می‌دهد و همین عامل سبب می‌شود تا هر منتقدی در بررسی آثار وایلدر ناخواسته به فیلمنامه‌های فیلمهایش که اولین و مهمترین شاخصه سینمای او هستند، بپردازد.

جدا از فیلمنامه آموزشی وایلدر و دیاموند، «آپارتمان» فیلمی فوق‌العاده تکنیکی و یکدست است که کارگردانی خلاقانه وایلدر و فضاسازی گرم و دلنشین او سبب می‌شود هر بیننده‌ای اعم از خاص و عام، با شخصیت، موقعیت و موضوع «آپارتمان» احساس نزدیکی کرده و تجربه تماشای فیلم به یکی از تجربه‌های لذت‌بخش و فراموش‌نشدنی عمرش تبدیل گردد.